حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۱: شدم پیر از فراق نوجوانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شدم پیر از فراق نوجوانی که برهم میزند چشمش جهانی کحیل طرفه سود الذوایب خضیب کفه رخص البنانی برآید فتنه ها از چشم مستش که ناید از قضای آسمانی قسی الحاجب القاسی فؤاده فصیح قوله عذب البیانی بدیع است اینکه سازد تلخکامم بآن شکر لبی شیرین زبانی فرید فی ملاح لیس کفوه وحید ماله فی الحسن ثانی تو چشم مردمی و مردم چشم تو جان اسرار را جان جهانی حکیم سبزواری