حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵: پا مانده در گل در سرزمینی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پا مانده در گل در سرزمینی جاکرده در دل مهر حبینی کارم فتاده با شوخ چشمی دارم نیازی با نازنینی زد حاصلم برق ای خرمن حسن رحمی بفرما بر خوشه چینی ای ابر رحمت لب تشنگی چند وی برق سرکش تاکی بکینی بر آستان نی باری است باری زان بوستان نی گل آستینی عشقم در آفاق آوازه افکند حسن چنان راست عشق چنینی یارب چه باشد کز در درآید پیک عنایت از پاک بینی ای سالک ره از خود خبردار بس رهزنت هست در هر کمینی ساقی بفرما فکر خمارم مشکل شود حل از خم نشینی از زلف رویت آمد پدیدار در چشم زاهد کفری و دینی ابروی طاقت هرکس که دیدی حسن آفرین را کرد آفرینی در وادی عشق افتاد اسرار نه خضر راهی نه هم قرینی حکیم سبزواری