حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۶: ای رخت برگ گل سور و لبان نیز چنان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای رخت برگ گل سور و لبان نیز چنان سخنت آب حیاتست و دهان نیز چنان نیست ریحان چوخطت نافهٔ چین نیز چنین سرو نبود چو قدت نخل جنان نیز چنان سرکه پامال تو ای سروروان گشت چه غم سر نثار قدمت نقد روان نیز چنان گرچه فحش است بکاغذ دوسه حرفی بنویس که چو شهد است بیان تو بَنان نیز چنان غیر محرم به حریم تو و من محرومم با من اینطور روا نیست به آن نیز چنان بکمین تا بکمان ناوک کین است ترا دل خونین هدف تیر تو جان نیز چنان روزها دیده براه و همه شب ناله و آه روز اسرار چنین است و شبان نیز چنان حکیم سبزواری