حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴: شمع رویش چو برافروخت ببزم ابداع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شمع رویش چو برافروخت ببزم ابداع همچو انجام در آغاز یکی داشت شعاع تافت بر طلعت ساقی پس از آن برباده آمدی مجلسیان را بنظر این اوضاع جلوه یکتا و مجالی بودش گوناگون هست در عین تفرد به هزاران انواع نبود بیش ز یک پرده نوای عشاق بر مخالف ره این راست نیاید بسماع نور و نار و گل و خار از ره هستی است یکی بشنو این کان سخنان دگر آرند صداع فتنهها آمده از سر میانت بمیان از میان پرده برانداز و برانداز نزاع این جهان چیست که کس زهدبورزداروی بس کساد است ببازار تو اینگونه متاع ای که جوئی در دلدار بیا بر در دل وی که پوئی ره اسرار بکن خویش وداع ای که جوئی در دلدار بیا بر در دل وی که پوئی ره اسرار بکن خویش وداع حکیم سبزواری