حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۶۹: تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد ز افتاده به کُنج قفسی یاد توان کرد آغوش و کنار از تو نداریم توقع از نیم نگاهی دل ما شاد توان کرد رخش ستم این قدر نباید که بتازی گیرم که بما این همه بیداد توان کرد زاهد چه دهی پند که ما از می لعلش نی همچو خرابیم که آباد توان کرد ای آن که بدست تو سررشتهٔ خلقی است یک رشته به پا طایری آزاد توان کرد ای نور خدا گویم اگر سوء ادب نیست دیگر ز کجا مثل تو ایجاد توان کرد جانی و دلی روح روانی همه آنی از مشت گلی این همه بنیاد توان کرد آورد هجومی بسرم خیل همومی ساقی به یکی ساغرم امداد توان کرد یک ره ننمودی نظر اسرار حزین را گم کرده رهی رابره ارشاد توان کرد حکیم سبزواری