حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۳۵: ای من فدای عاشقی هرچندخونخوارمن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای من فدای عاشقی هرچندخونخوارمن است خار غمش گو جا کند در سینه گلزار من است دادم نخستین دل بدودرسینه کشتم مهراو لیکن مدام آن جنگجودرقصد آزار من است تا تار گیسو ریخته جانها بتارآویخته گویددل بگسیخته منصورم این دارمن است آنجا که هستی حق است هستی کُل مستغرق است جائی که نورمطلق است کی جای اظهارمن است باشدمرا از خود تله کرمم تنم بر خود پله نبود مرا از وی گله دوری زپندار من است هرجا نظر انداختم جز او کسی نشناختم زاغیار تا پرداختم دل را همه یارمن است تا دل بسیر افتاده است هرشروخیرافتاده است ظاهر بغیر افتاده است در خفیه درکار من است اجرای عالم یک بیک گر خود سماک و گرسمک جن و ملک نجم و فلک کل شرح اسرار من است حکیم سبزواری