حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۲۵: تا شدی آینهٔ مهر رخت سینهٔ ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا شدی آینهٔ مهر رخت سینهٔ ما می دهد تاب به مهر فلک آیینهٔ ما راست شد بر قد ما خلعت سلطانی گل که بود گنج وجود تو بگنجینهٔ ما گر همه کین رقیبست ز دل برکندیم کی سزد غیر تو در سینهٔ بی کینهٔ ما غم عشق تو چو حسنت نپذیرد انجام آری آغاز ندارد غم دیرینهٔ ما همه اوصاف ازل شد ز وجودش پیدا هرکه نوشید از آن بادهٔ دوشنبهٔ ما دیدهایم این گل و مل بر ورق غنچه و تاک گشته یکدم همگی شنبه و آدینهٔ ما غم بیش و کم پیش آمدمان نیست که هست حاضر الوقت کنون بر حسب دینهٔ ما بسی اسرار که در خرقهٔ اسرار بود اللّه اللّه منگر خرقهٔ پشمینهٔ ما حکیم سبزواری