حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۱: آمده از خود بتنگ کو سردار فنا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمده از خود بتنگ کو سردار فنا نوبت منصور رفت گشته کنون دور ما تا نکنی ترک سرپای در این ره منه خود ره عشق است این هر قدمی صد بلا موجهٔ طوفان عشق کشتی ما بشکند دست ضعیفان بگیر بهر خدا تا خدا خضر رهی کو که ما عاجز و درمانده ایم کعبه مقصود دور خار مغیلان به پا از کف من برده دل آن بت پیمان گسل رشک بتان چو گل غیرت ترک خطا کیش تو عاشق کشی مهر و وفا کار من از لب تو حرف تلخ وزلب من مرحبا گرچه نکردی قدم رنج ببالین من لااقل از بعد مرگ بر سرخاکم بیا سینهٔ اسرار را محرم اسرار ساز ای تو بزلف و برخ رهزن وهم رهنما حکیم سبزواری