بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۳۰: نشنیده حرف چند که ما گوش کردهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشنیده حرف چند که ما گوش کرده ایم تا لب گشوده ایم فراموش کرده ایم درد دلیم ء مور دو عالم غبار ماست اما زیارت لب خاموش کرده ایم تسلیم ما قلمرو جولان ناز کیست سیر نُه آسمان به خم دوش کرده ایم آفات دهر چاره گرش یک تغافلست توفان به بستن مژه خس پوش کرده ایم شوری دگر نداشت خمستان اعتبار خود را چو درد می سبب جوش کرده ایم حیرت سحر دماندهٔ طرز نگاه ماست صد چاک سینه نذر یک آغوش کرده ایم طاووس رنگ ما ز نگاه که می کش است پرواز را به جلوه قدح نوش کرده ایم بر وضع ما خطای جنونی دگر مبند کم نیست این که پیروی هوش کرده ایم مردم به دستگاه بقا ناز می کنند ما تکیه بر فنای خطا پوش کرده ایم بیدل حدیث بیخبران ناشنیدنی است بودیم معنیی که فراموش کرده ایم بیدل دهلوی