بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۱۲: خاکم به سر که بی تو به گلشن نسوختم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خاکم به سر که بی تو به گلشن نسوختم گل شعله زد ز شش جهت و من نسوختم اجزای سنگ هم ز شرر بال می کشد من بیخبر ز ننگ فسردن نسوختم شاید پیام یأس به گوش تو می رسد داغم که چون سپند به شیون نسوختم جمعیتی ذخیرهٔ دل داشتم چو صبح از یک نفس تلاش ، چه خرمن نسوختم بوبی نبردم از ثمر نخل عافیت تا ربشهٔ نفس به دویدن نسوختم افروختم به آتش یاقوت شمع خویش باری به علت رگ گردن نسوختم در دشت آرزو ز حنابندی هوس رنگی نیافتم که به سودن نسوختم مشکل که تابد از مژه بیرون نگاه شرم گشتم چراغ و جز ته دامن نسوختم شرم وفا به ساز چراغان زد از عرق با هر فتیله ای که چو روغن نسوختم دوری به مرگ هم ز بتان داشت سوختن مردم که مردم و چو برهمن نسوختم بیدل نپختم آرزوی مزرع امید کاخر ز یأس سوخته خرمن نسوختم بیدل دهلوی