بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۶۷: خاک ما نامهها به جانب یار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خاک ما نامه ها به جانب یار می نویسد ولی به خط غبار خون شو ای دل که بر در مقصود کوشش ناله ام ندارد بار ذوق آیینه سازیی داریم از عرقهای خجلت دیدار شوق مفت است ورنه زین اسباب ناامیدی ندارد اینهمه کار دل گرفتار رشتهٔ امل است مهره از دست کی گذارد مار پیرگشتی چه جای خودداری ست نیست در خانهٔ کمان دیوار حیرت ما سراسری دارد صبح آیینه کرده است بهار هستی آفت شمر چه موج و چه بحر کم ما هم مدان کم از بسیار منعم و آگهی چه امکان است مخمل از خواب کی شود بیدار بگذر از سرکشی که شمع اینجا از رگ گردن است بر سر دار طایر گلشن قناعت ما دانه دارد ز بستن منقار سخت نتوان گرفت دامن دهر بیدل از هرچه بگذری بگذار بیدل دهلوی