بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۵۶: عید است غبار سر راه تو توان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید است غبار سر راه تو توان شد قربانی قربان نگاه تو توان شد امید شهید دم شمشیر غروری ست بسمل ز خم طرف کلاه تو توان شد باید همه تن دل شد و آشفت و جنون کرد تا محرم گیسوی سیاه تو توان شد تسلیم ز آفات جهان باک ندارد در جیب خودم محو پناه تو توان شد ای خاک خرامت گل فردوس به دامن کو بخت که پامال گیاه تو توان شد سهل است شفاعتگری جرم دو عالم گر قابل یک ذره گناه تو توان شد بیدل دل ما طاقت آیات ندارد تاکی هدف ناوک آه تو توان شد بیدل دهلوی