بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۳: بعدازین باید سراغمن ز خاموشیگرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بعدازین باید سراغ من ز خاموشی گرفت داشتم نامی درین یارن فراموشی گرفت پردهٔ ناموس هستی بود آغوش کفن از نفس آیینه تنگ آمد نمدپوشی گرفت دوستان را ما وتو افکند دور از یکدگر ای غبار آخر سر راه به همجوشی گرفت گر به این آهنگ جوشد نغمهٔ ساز وفاق صورخواهد چون طنین پشه سرگوشی گرفت الفت دلها فشار توأم بادام داشت عبرت اینجا باج تنگی از هماغوشی گرفت برنگشت از دشت استغنا غبار رفته ام ازکه پرسم دامن نازی که بیهوشی گرفت شکرکن بیدل که درتوفان نیرنگ شعور عالمی شد غرق و دست ما قدح نوشی گرفت بیدل دهلوی