بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۴: دل انجمن صد طرب ازیاد وصالست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل انجمن صد طرب ازیاد وصالست آبادکن خانهٔ آیینه خیالست کی فرصت عیش ست درین باغ که گل را گر گردش رنگ است همان گردش سالست ای ذره مفرسای به پرواز توهم خورشید هم از آینه داران زوالست آن مشت غبارم که به پرواز تپیدن در حسرت دامان نسیمم پر و بالست آیینهٔ گل از بغل غنچه جدا نیست دل گر شکند سربسر آغوش وصالست هرگام به راه طلبت رفته ام از خویش نقش قدمم آینهٔ گردش حالست در خلوت دل از تو تسلی نتوان شد چیزی که در آیینه توان دید مثالست شد جوهر نظاره ام آیینهٔ حیرت بالیدگی داغ مه از زخم هلالست بیدل من وآن دولت بی درد سرفقر کز نسبت او چینی خاموش سفالست بیدل دهلوی