بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۰: هرکه راکردند راحت محرم احسان شب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه راکردند راحت محرم احسان شب چون سحربرآه محمل بست درهجران شب تیره بختان را ز نادانی به چشم کم مبین صبح با آن روشنی گردی ست از دامان شب آسمان نشناخت موقع ور نه در تحریر فیض بر بیاض صبح ننوشتی خط ریحان شب بهر منع شکوه بختم سرمه سایی می کند لیک ازین غافل که می بالد بلند افغان شب گر حضور صبح اقبالی نباشدگو مباش از سیه بختی به سامان کرده ام سامان شب از فلک تا زله برداری شکم برپشت بند آفتاب اینجاست داغ آرزوی نان شب با چنین خوابی که بختم مایه دار نقد اوست می توان کردن ادا از روز من تاوان شب سطر آهی نارسا افتاد رنگ صبح ریخت زان همه مشقی که کردم در دبیرستان شب الفت بخت سیه چون سایه داغم کرده است ششجهت روز است و من دارم همان دامان شب بیدل از یادش به ترک خواب سودا کرده ایم ورنه جز محمل قماشی نیست در دکان شب بیدل دهلوی