اوحدی مراغه ای
جام جم
در فضیلت بیخوابی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عز ناخفتن، ار تو هستی کس نص یا «ایهاالمزمل» بس شود از آب چشم و بیداری بر زبان چشمهٔ سخن جاری خواب را گفته ای برادر مرگ چون نخسبی نمیزنی در مرگ دل شب زنده دار زنده بود قالب خفته سرفگنده بود خواب خون در بدن فسرده کند زندگان را به رنگ مرده کند جز شب تیره نیست آن ظلمات که درو یافتند آب حیاب نشود آب زندگی ریزان مگر از دیدهٔ سحرخیزان شب ما تیره و دراز بود کار ما گریه و نیاز بود گر حریفی، شبی به روز آور رخ در آن یار دلفروز آور ورنه هم عود ما بر آتش کن شب ما ناخوشیست، شب خوش کن آنکه را جسته ای خریدارست تو چه خسبی؟ چون دوست بیدارست دوست بیدار و دشمن اندر خواب فرصت اینست، فرصتی دریاب منکرند این حواس جسمانی دشمن، این دوستان که میدانی خیز و در خواب کن مر اینان را باز کن چشم و دیدهٔ جان را کنج گیران به گنج روح رسند شب نشینان درین فتوح رسند تو بران گوهر، ار خریداری نرسی جز به نور بیداری مردم چشم شب نشین را نور از در عزلتست و فکر و حضور اوحدی مراغه ای