قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بگذشت ز حد کار دل زار کجایی مردم ز غم ای مونس غم خوار کجایی بسیار دلم تیره شد از زنگ کدورت روشنگر این آینه تار کجایی بی خار، گلی در چمن دهر نچیدیم بنمای جمال ای گل بی خار کجایی خالی ز تو جایی نه و جویای تو بسیار پنهان نه و پیدا نه ای، ای یار کجایی با جلوه درآ، تا شود آشوب قیامت بنمای قد ای قامت دلدار کجایی ای لعل لب یار بیان ساز حدیثی گل قند دوای دل بیمار کجایی در جلوه بود یار شب و روز و تو غافل خوابی مگر ای دیده بیدار کجایی ز احوال تو آگاه نه ایم ای دل قصاب آهی بکش ای مرغ گرفتار کجایی قصاب کاشانی