قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی مردم از درد جدایی رحمی ای دلدار هی ای طبیب من چو انصاف است، بی رحمی چرا می توان یک بار آمد بر سر بیمار هی بعد مردن بر مزارم بگذر ای سرو روان زنده ام کن باز از یک جلوه رفتار هی می کنی بر رغم من با غیر الفت شرم دار عاقبت خواهی پشیمان گشت از این کردار هی عزل و نصب حسن و خوبی پنج روزی بیش نیست زود خواهی کرد از این کرده استغفار هی آنچه با ما کرده در خوابی ز خویش آگه نه ای می شوی آخر از این خواب گران بیدار هی گفته ات بیجا بود قصاب و کردارت خطا داد از این گفتار و صد فریاد از این کردار هی قصاب کاشانی