اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۸۰۱: باز آمدی، که خونم بر خاک در بریزی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز آمدی، که خونم بر خاک در بریزی توفان موج خیزم زین چشم تر بریزی هر ساعتی به شکلی، هر لحظه ای بینگی دوداز دلم برآری، خون از جگر بریزی گر تشنه ای به خونم، حاکم تویی،ولیکن در پای خویش ریزش،روزی اگر بریزی مانند آفتابی، کز بس شعاع خوبی چون دیده بر تو دوزم، نور از نظر بریزی در شهر اگر نماند شکر، چه غم؟ که روزی لعل تو گر بخندد، شهری شکر بریزی بالله که برنگیرم سر ز آستانهٔ تو گر خنجرم چو باران بر فرق سر بریزی صد نوبت اوحدی را خون ریختی و گر تو آنی که می شناسم، بار دگر بریزی اوحدی مراغه ای