اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۶۵: تو سروی ، بر نشاید چیدن از تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو سروی ، بر نشاید چیدن از تو تو ماهی، مهر نتوان دیدن از تو من آشفته دل را تا کی آخر میان خاک و خون غلتیدن از تو؟ به گردان رخصت خونم به عالم که رخصت نیست برگردیدن از تو گرم صد آستین بر رخ فشانی نخواهم دامن اندر چیدن از تو ترا چون هیچ ترسی از خدا نیست همی باید مرا ترسیدن از تو گناهم نیست اندر عشق و گر هست گناه از بنده و بخشیدن از تو اگر صد رنج باشد اوحدی را شفا یابد به یک پرسیدن از تو اوحدی مراغه ای