اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۲۷: به غم خویش چنان شیفته کردی بازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به غم خویش چنان شیفته کردی بازم کز خیال تو به خود نیز نمی پردازم هر که از نالهٔ شبگیر من آگاه شود هیچ شک نیست که چون روز بداند رازم گفته بودی: خبری ده، که ز هجرم چونی؟ آن چنانم که ببینی و ندانی بازم عهد کردی که: نسوزی به غم خویش مرا هیچ غم نیست، تو می سوز، که من میسازم بعد ازین با رخ خوب تو نظر خواهم باخت گو: همه شهر بدانند که: شاهد بازم آن چنان بر دل من ناز تو خوش می آید که حلالت نکنم گر نکشی از نازم اگر از دام خودم نیز خلاصی بخشی هم به خاک سر کوی تو بود پروازم اوحدی گر نه چو پروانه بسوزد روزی پیش روی تو چو شمعش به شبی بگدازم اوحدی مراغه ای