اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۱۳: جماعتی که مرا توبه کار میخوانند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جماعتی که مرا توبه کار می خوانند ز عشق توبه بکردم، بگوی: تا دانند به بند عشق چو شد پای تا سرم بسته به پند عقلم ازین کار منع نتوانند ولایتیست دل و عشق آن صنم سلطان در آن ولایت باقی گدای سلطانند مکونات جهان را تو قطرها پندار که آب خویش به دریای عشق می رانند مجاهدان طلب را چو کاروان سلوک به کوی عشق درآید، شتر بخوابانند اگر نه سلسله جنبانشان بود شوقی ستارگان سپهر از روش فرو مانند خبر ز عشق ندارد وجود مدعیان همیشه در پی انکار اوحدی زانند اوحدی مراغه ای