اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۰۳: دلم از لعل تو یک بوسه تمنا نکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم از لعل تو یک بوسه تمنا نکند که جفای تو مرا دیده چو دریا نکند این چنین بیدل و بیچاره که ماییم امروز کس ندانم که جفا داند و بر ما نکند بوسه ای گر بربودم ز لبت طیره مشو چون کسی تنگ شکر یابد و یغما نکند؟ نیست تشویشم از آن کس که کند خو و اتو همه تشویشم از آنست که خووا نکند در غمت زانکه شکایت کند اندیشه مدار زان بیندیش که غم بیند و پیدا نکند چشم ترک تو همان روز که من دیدم عقل گفت بگریز، که مستست و محابا نکند دوش گفتم که: بیوشم غم عشقت، دل گفت: اوحدی،گریه نگه دار، که رسوا نکند اوحدی مراغه ای