اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۰۳: پیری که پریرم ز مناجات بر آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیری که پریرم ز مناجات بر آورد دی مست و خرابم به خرابات برآورد یک جرعه به ذات خود ازان بادهٔ صافی در داد که گرد از من و از ذات بر آورد در بتکده ای برد مرا مست و بدیدم رویی، که خروش از جگر لات بر آورد خورشید جبینی، که فروع رخش از دور چون شعله زد، آشوب ز ذرات بر آورد چون در شدم، آن قامت رعنا به قیامی دل را ز مقام و ز مقامات برآورد چون جان رخ او دید، پس دست گزیدن انگشت شهادت به تحیات برآورد با اوحدی از راه کرامت سخنی گفت وز بحر دلش موج کرامات برآورد اوحدی مراغه ای