اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۸۹: خاک آن بادیم کو بر آستانت بگذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خاک آن بادیم کو بر آستانت بگذرد یا شبی بر چین زلف دلستانت بگذرد بعد ازین چون گرم شد بازار خورشید رخت مشتری مشنو که: از پیش دکانت بگذرد ابروانی چون کمان داری و خلقی منتظر تا کرا دوزی؟ به تیری کز کمانت بگذرد نام من فرهاد کردند از پریشانی، ولی در زمان شیرین شود گر بر زبانت بگذرد پیش تیر غم نشان کردی دلم را وانگهی من در آن تشویش کان تیر از نشانت بگذرد در ضمیر نازک اندیشت ز باریکی سخن پیکر مویی شود تا بر دهانت بگذرد نیست در عشق اوحدی را جز به زاری دسترس وین نه پیکانیست کز برگستوانت بگذرد اوحدی مراغه ای