اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۵: روزگار از رخ تو شمعی ساخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزگار از رخ تو شمعی ساخت آتشی در نهاد ما انداخت ما طلب گار عافیت بودیم در کمین بود عشق، بیرون تاخت سوختم در فراق و نیست کسی که مرا چاره ای تواند ساخت مگر او رحمتی کند، ورنه هر کرا او بزد، کسی ننواخت عاشقانش چرا کشند به دوش؟ سر، که در پای دوست باید باخت اوحدی آن چنان درو پیوست که نخواهد به خویشتن پرداخت سخن او نمی توان گفتن دم نزد هر که این سخن بشناخت اوحدی مراغه ای