امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷۹: نوبهار آمد و بگذشت به شادی مه دی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نوبهار آمد و بگذشت به شادی مه دی اینک اینک که سراپای گل و آتش وی بعد ازین جامه لطیف و تنک و تر پوشند چو گل تازه بتان ختن و خلخ و ری نازنینا، عرق از روی تو بر گل بچکید می ممزوج لبالب برسان پی بر پی پاک کن خوی ز بنا گوش که این مردم چشم خون خود ریزد هر جا که بریزد ز تو خوی رو سوی آب و به یک خنده پر از شکر کن بر لب جوی به هر جا که روی روید نی خیز و گلگشت چمن کن که نمانده ست به راه چشم نرگس که ز تو زان ره بخرامی یک پی خون خسرو به قدح کن، اگرت می باید عاشق تست، مبادا که بگوید هی هی امیر خسرو دهلوی