امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷۷: ای غنچه را بر بسته لب، شکل و دهان چون تویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای غنچه را بر بسته لب، شکل و دهان چون تویی چون لاله خون کرده دلم سرو روان چون تویی روزی من دیوانه وش، بر باد خواهم داد جان دست تظلم در زده اندر عنان چون تویی گفتی ز من سر می کشی، آخر به گردن چون نهد آن سر که برگیرد کسی از آستان چون تویی تو چست می بندی کمر وز ترس جانم می رود کآزرده گردد ناگهان نازک میان چون تویی آن دل که رفت از دست من، گفتی ندانم تا چه شد؟ من صد گمان بد برم، او میهمان چون تویی گر شب روم در کوی تو، عفوی که گستاخی بود بیداری چون من سگی با پاسبان چون تویی سر در جهان خواهم نهاد از دست تو تا چند گه باری نبینم نشنوم نام و نشان چون تویی از عشق گویندم حذر، هست ار همه جان را خطر من عشق خوبان کم کنم خاصه از آن چون تویی گر هر زبان خسرو بود کآید بر آن لب ذکر او یعنی که نام چون منی پس بر زبان چون تویی امیر خسرو دهلوی