امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۰۸: مرا چند آخر از خود دور داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا چند آخر از خود دور داری؟ دلم را در هم و رنجور داری روا داری که با آن روی چو شمع شب تاریک ما بی نور داری میان داری چو زنبوران کافر مژه کافرتر از زنبور داری ز رسوایی مرنج، آخر محال است که عاشق باشی و مستور داری! بتی گر داری، از فردا میندیش که در خانه بهشت و حور داری تو آن سلطان خوبانی، نگارا که همچون فتنه صد دستور داری ز چندان دل که ویران کرده تست چه باشد گر یکی معمور داری؟ چو آتش در زدی، باری همین بین چنین باشد که خود را دور داری معافی، گر نمی پرسی ز خسرو که خوبی و دل مغرور داری امیر خسرو دهلوی