امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵۷: زینسان که ناوک می زند چشم شکارانداز او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زینسان که ناوک می زند چشم شکارانداز او بسیار مرد شیردل کاید شکار ناز او جایی که با هر تار مو شد بسته صد گردن کشش با ما چه عیاری کند زلف کمند انداز او بر حکم آن خط قضا بنوشته اش بر گرد رخ جان وام دارد او ببین مر عاشق جانباز او گفتی که مرغ جانت را بند و قفس بسیار شد این هم نماند، ای جان، بسی نزدیک شد پرواز او شوقی که هست از شمع خود آلوده آتش مرا گر مطرب آرد در نوا ترسم، بسوزد ساز او خسرو ننالد پیش کس زیرا که گرید خلق خون بس کز جراحتهای دل خون می چکد زآواز او امیر خسرو دهلوی