امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱۸: یوسف چو رخت ماهی در خواب ندیده ست این
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یوسف چو رخت ماهی در خواب ندیده ست این خورشید چنان زلفی در تاب ندیده ست این دو چشم چو بادامت در خواب بود دایم بادام چنان چشمی در خواب ندیده ست این محراب دو ابرویت طاق است درین عالم طاقی که چنان هرگز محراب ندیده ست این بویی که دهد زلفت گلزار کجا دارد؟ خونی که خورد لعلت عناب ندیده ست این بالای تو گر بیند، مهتاب شود سایه خود سایه بالایت مهتاب ندیده ست این نقشی که رخت دارد در آب دو چشم من یک چشم چنان نقشی در آب ندیده ست این صد حرف فرو خوانده ست از دفتر تو خسرو بی دایره عشقت یک باب ندیده ست این امیر خسرو دهلوی