امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱۷: گیسوی ترا نسبت با شب نتوان کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گیسوی ترا نسبت با شب نتوان کردن وز ماه جمالت را غبغب نتوان کردن جان عزم سفر دارد، بردار ز رخ پرده منزلگه مه عمدا عقرب نتوان کردن تو ظلم کنی بر من، من بنده دعا گویم یارب، چه کنم کاینجا، یارب نتوان کردن گیرم که تو پیکان را بیکار نمی خواهی خون ریختن خلقی مذهب نتوان کردن کودک شدی و جانم بازیچه خود کردی ور خود ز تن من شد، مرکب نتوان کردن شربت ز لبت خواهم، وین بیهده گویی را بهر دل گرم خود در تب نتوان کردن حلوای لب خود نه اندر دهنم تا خود از غایت شیرینی در لب نتوان کردن خسرو به جهان اندر از بهر تو می باشد ورنه به چنین جایی یک شب نتوان کردن امیر خسرو دهلوی