امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹۰: از دل پیام دارم، بر دوست چون رسانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دل پیام دارم، بر دوست چون رسانم آنجا که اوست، باری خود را درون رسانم آن باد را که آرد از تو پیامم، ای جان یک جان چه باشد او را، صد جان فزون رسانم گفتی که «خود مرا کس چون با کسی رساند» گر در حضور باشی، دانی که چون رسانم جان می بری ز سینه، وز دل گرانی غم تو دست خود مرنجان تا من برون رسانم گیرم جواب ندهی، دشنام گوی باری تا من بدان تمنا دل را سکون رسانم آنجا که کشته ای دل، شمشیر تیز بر کش تا سر نهم هم آنجا، هم خون به خون رسانم حکم ار کنی به مردن بر دیگران، تو دانی لیکن اگر به محشر گویی، کنون رسانم امیر خسرو دهلوی