امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۷: باده در ره، ساقیا، تا جای در جانش کنیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باده در ره، ساقیا، تا جای در جانش کنیم ور درون دل درون آید سبودانش کنیم در دل ما گر عمارت خانه ای کرده ست غم باده رانیم و به سیل تند ویرانش کنیم آدمی گر می خورد سر تا قدم گوهر شود ما همه از می گهر سازیم و غلتانش کنیم زهره گر در بزم ما یک جو بجنباند خرک گاوش از گردون فرو آریم و قربانش کنیم چون به رقص آیند مستان و کمان بر هم شکند چشم بدگر تیز بیند، تیربارانش کنیم ساقی خورشیدوش گر نور بخشد ماه را گر نه از خورشید خواهد نور، پایانش کنیم دل به سکرات است کش غم زهر داد اندر شراب یک دو شربت دیگرش بدهیم و آسانش کنیم ساقیا، گر زاهدان میخواره را کافر کنند ما به محراب دو ابرویت مسلمانش کنیم هر کسی گوید «مخور می، عقل فرمان می دهد» عقل، باری کیست در عالم که فرمانش کنیم؟ باده در اسلام اگر گویی حرام این است کفر کاین چنین نعمت خوریم، آنگاه کفرانش کنیم مجلس آراییم، گر یاری قدم رنجه کند از زبان بنده خسرو گوهر افشانش کنیم امیر خسرو دهلوی