امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۱: بر در تو ز دشمنان گر چه که صد جفا کشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر در تو ز دشمنان گر چه که صد جفا کشم دوستیم حرام باد ار ز تو پای واکشم غنچه دل به نازکی بشکندم بسان گل صبحدمی که ناگهان بوی خوش از صبا گشم طعنه زنی تو از جفا، من نه به ترک از صفا تحفه پادشاه را پیش در گدا کشم شرم ز دیده نایدم کو به تو دید، وانگهی خاک درت گذاشتم، منت توتیا کشم کشت فراق و کافرم، وه که بیا و زنده کن پیش چنان لب و دهان منت جان چرا کشم سر به در تو کرده خون می کنیم، ز در درون ناشده سر چو خاک راه، از تو چگونه پا کشم؟ وای که خونم آب شد، چند ز دیده خون خورم آه که سوخت جان من، چند ز دل بلا کشم هر شبم از خیال تو دل ندهد زبان زدن من به چنین عقوبتی تا به سحر کجا کشم؟ بخت ستیزه کار من این همه تاخت بر سرم خسرو مستمند را چند به ماجرا کشم امیر خسرو دهلوی