امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵۹: سرو منی و از دل بستان خودت خوانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرو منی و از دل بستان خودت خوانم درد منی و از جان درمان خودت خوانم اول به دو صد زاری جان پیشکشت کردم و آنگاه به صد عزت مهمان خودت خوانم مهمانت چه خوانم من نه خضر نه عیسی تا بر آب خودت جویم، بر خوان خودت خوانم هر چند که جان من دید از تو جفایی چند با این دل همه درد دل جانان خودت خوانم هر لحظه مرا با دل جنگی ست در این معنی کو زان خودت گوید، من زان خودت خوانم از بس که نمی ارزم نزد تو به کشتن هم قربان شوم ار گویی «قربان خودت خوانم » از گونه روی خود ارزد همه شب خسرو زین پس که اگر گویی سلطان خودت خوانم امیر خسرو دهلوی