انوری ابیوردی
قصاید
قصیده شماره ۲۰۸: ای خداوندی که مقصود بنیآدم تویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خداوندی که مقصود بنی آدم تویی کارساز دولت و فرمان ده عالم تویی آفرینش خاتمی آمد در انگشت قضا گر جهان داند وگرنه نقش این خاتم تویی ماتم سنجر اگر قتل ملکشه تازه کرد ای ملکشاه معظم سور آن ماتم تویی ملک مشرق گر ترا شد ملک مغرب هم تراست شاه ایران گر تویی دارای توران هم تویی هرکه دارد از تو دارد اسم و رسم خسروی شاه اعظم شان تست و خسرو اعظم تویی مور و مار و مرغ و ماهی جمله در حکم تواند گم مکن انگشتری کاکنون بجای جم تویی یوسف و موسی و عیسی نیستی لیک از ملوک شاه یوسف روی و موسی دست و عیسی دم تویی حمله بی شرک پذیری جمله بی منت دهی خسروا در یک قبا صد رستم و حاتم تویی پادشاه نسل آدم تا جهان باشد تو باش زانکه اهل پادشاهی از بنی آدم تویی فایض است از رایت و از پرچمت صبح و سحر آنکه او را صبح رایت وز سحر پرچم تویی انوری ابیوردی