انوری ابیوردی
قصاید
قصیده شماره ۱۵۹ - در مدح ملک معظم عمادالدین فیروزشاه: ای باد خاک مرکب گردون شتاب تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای باد خاک مرکب گردون شتاب تو آتش بخار چشمهٔ تیغ چو آب تو گردون کجاست بر در قدر بلند تو خورشید کیست پرتو رای صواب تو از آسمان که نام و لقب را نزول زوست پیروز شاه عالم عادل خطاب تو ایام در مواکب قلب سپاه تست و اسلام در حمایت عالی جناب تو در کشت زار روزی برگی نگشت سبز الا به اهتمام کف چون سحاب تو خود ابر جوده نایژه بر خلق کی گشاد تا دست تو نگفت منم فتح باب تو در حزم بادرنگی و در عزم با شتاب عالم گرفته گیر درنگ و شتاب تو گردو ز خست شهلهٔ نوک سنان تست ور کوثر است جرعهٔ جام شراب تو گیتی ز خشم تو به رضای تو درگریخت آری پناه رحمت تست از عذاب تو آنجا که از زبان سنان در سخن شوی در عرصهٔ جهان ندهد کس جواب تو بیداری است با تو چنان در مقام حزم کانجا به خواب هم نتوان دید خواب تو چون صبح چاک سینه درآید به معرکه دشمن ز عکس خنجر چون آفتاب تو تاب تو صدهزار سلاطین نداشتند قیصر چگونه دارد و فغفور تاب تو زودا که آسمان ممالک تهی کند از دیو فتنه بیلک همچون شهاب تو ای دولت جوان تو مالک رقاب خلق پاینده باد دولت مالک رقاب تو انوری ابیوردی