انوری ابیوردی
قصاید
قصیده شماره ۱۱۴ - در وصف کوشک صدر سعید ابوالحسن عمرانی: حبذا کارنامهٔ ارتنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حبذا کارنامهٔ ارتنگ ای بهار از تو رشک برده به رنگ صحنت از صحن خلد دارد عار سقفت از سقف چرخ دارد ننگ داده رنگ ترا قضا ترکیب کدره نقش ترا قدر بی رنگ صورت قندهار پیش تو زشت عرصهٔ روزگار نزد تو تنگ وحش و طیرت بصورت و بصفت همه همراز در شتاب و درنگ تیر ترکانت فارغ از پرتاب تیغ گردانت ایمنست از زنگ داعی زایران درت بصریر هم ز یک خطوه و ز یک فرسنگ حاکی مطربان خمت به صدا هم در آن پرده و در آن آهنگ لب ناییت می سراید نای دست چنگیت می نوازد چنگ بوده بر یاد خواجه بی گه و گاه جام ساقیت پر شراب چو زنگ مجد دین بوالحسن که فرهنگش خاک را فر دهد هوا را هنگ آنکه عدلش در انتظام امور شکل پروین دهد به هفتو رنگ وانکه سهمش در انتقام حسود ناف آهو کند چو کام نهنگ تا بود پشت و روی کار جهان گه شکر در مزاج و گاه شرنگ باد پیوسته از سرشک حسد روی بدخواه تو چو پشت پلنگ انوری ابیوردی