انوری ابیوردی
قصاید
قصیده شماره ۶۱ - تقاضای تشریف از مخدوم: ای خداوندی که هرکه از طاعتت سربرکشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خداوندی که هرکه از طاعتت سربرکشد روزگارش خط خذلان تا ابد بر سر کشد گر سموم قعر تو بر موج دریا بگذرد جاودان از قهر دریا باد خاکستر کشد ور نسیم لطف تو بر شعلهٔ دوزخ وزد دلو چرخ از دوزخ آب زمزم و کوثر کشد رونق عالم تصرفهای کلکت می دهد ورنه تاثیر حوادث خط به عالم درکشد بر مسیر کلک تو ترتیب عالم واجبست تا به استحقاقش اندر سلک نفع و ضر کشد تیر گردون کیست باری در همه روی زمین کو به دیوان قدر یک حرف بر دفتر کشد گر ز بهر تیر شه گلبن کند پیکان رواست بید باری کیست کاندر باغ شه خنجر کشد صاحبا گر بنده را تشریف خاصت آرزوست تا بدان دامن ز جیب آسمان برتر کشد کیست آخر کو نخواهد کز پی تشریف تو ذیل تاریخ شرف در عرصهٔ محشر کشد آسمان را گر نوید جامهٔ سگبان دهی در زمان ذراعهٔ پیروزه از سر برکشد تا عروس بوستان را دست انصاف بهار از ره مشاطگی در حیله و زیور کشد رونق بستان عمرت باد تا این شعر هست کابر آذاری همی در بوستان لشکر کشد انوری ابیوردی