امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳۴: همی خواهم ترا بینم، نظر سویی که من دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همی خواهم ترا بینم، نظر سویی که من دارم به خوبان دیدنم خو شد، عجب خویی که من دارم اگر بر خاک می غلتم مرا دیباست با رویت تعالی الله، عجایب پشت و پهلویی که من دارم ز بندت چون جهم آخر که هر یک بند زلفت را گره بر بسته ام محکم به هر مویی که من دارم جفایت هر که را گویم همه کس روی تو بیند به پیشت چون توان دیدن بدین رویی که من دارم ترازو کردی از من تیر و گویی بر کشم آن را چه خواهی برکشیدن زین ترازویی که من دارم اشارت کن ز ابرو تا کشم سر زیر پای تو کز آن چوگان توان بردن چنین گویی که من دارم صبا دی آمد از کویت دماغم خوش شد از بویت دماغی خوش توان کردن ازین بویی که من دارم دو چشمم جوی شد، گر تو نداری آرزوی من تماشا هم نمی آیی درین جویی که من دارم لطیفه گوییم، خسرو، توانی زیست در هجرم توانم، خاصه با این زور بازویی که من دارم امیر خسرو دهلوی