امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴۵: دل من چون شود دور از وثاقش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من چون شود دور از وثاقش که ماند آویخته ز ابروی طاقش عجب سیاره ای دارد دل من که می سوزد جهانی ز احتراقش هزارم دیده باید گاه جولانش که بندم فرش در راه براقش مکن ضایع، طبیبا، مرهم خویش که خوش می سوزم از داغ فراقش گزیده شد دلم از جان که جانش سگ دیوانه شد در اشتیاقش کجا با چون تو سیمین ساق ماند درخت گل که پر خار است ساقش جفاهای ترا گردان کند چرخ نرنجی جان خسرو از نفاقش امیر خسرو دهلوی