امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۲: باد نوروز آمد و درهای بستان کرده باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باد نوروز آمد و درهای بستان کرده باز گل جهانی را به روی خویش خندان کرده باز غنچه بهر صد درم گل را به زندان کرده بود زر بداد آن گه صبا و قفل زندان کرده باز در عرق شد غنچه از گرما و تنگ آمد ز خویش باد خوش می آید، از گرما گریبان کرده باز چرخ گردان بهر ما را ساخت از گل کوزه ها ابر آن گه کوزه ها بر آب حیوان کرده باز بالش سلطان گل در بارجای شاخ بین کو ز بهر بار دادن چتر سلطان کرده باز چند سوزی زلف سنبل، بینی، ای نرگس، ترا آرزوی دیدن خواب پریشان کرده باز یارب، این ابر است در صحن چمن گوهر افشان؟ یا شهنشاه جهان دست زر افشان کرده باز تا ز خسرو دست گیری یافت در مدحش قلم از سخن گفتن زبان بر در عمان کرده باز امیر خسرو دهلوی