امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۹۵: آنچه یک چند آب حیوان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنچه یک چند آب حیوان کرد لب لعلت هزار چندان کرد چون بدید آفتاب رنگ لبت لعل را زیر سنگ پنهان کرد ابر از رشک در دندانت گوهر خویش را پریشان کرد تو بت آزری و نقش رخت آتش سینه را گلستان کرد تا نروید گلی چو تو در باغ از دم سرد من زمستان کرد چشم بن دور از چنان رویی که از او چشم دور نتوان کرد عاشقان را نهاد چشم تو بند وانگه اندر چه زنخدان کرد دل در آویخت جعد تو به رسن وانگه از غمزه تیر باران کرد هیچ روزی نگشت سایه که غم نه سرم راچوسایه گردان کرد گشت ویران زگریه خانه چشم غم چنین چند خانه ویران کرد دید خسرو خطت چوبالب گفت که خضرمیل آب حیوان کرد امیر خسرو دهلوی