امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۷۹: مدتی شد که یار می ناید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدتی شد که یار می ناید وان بت گلعذار می ناید جان خود را شکار او کردم رغبتش بر شکار می ناید می شمارند بس که یارانش بنده خود در شمار می ناید تا برآورد گرد از دلها زو دلی بی غبار می ناید روزگاری که پیشم آمد ازو پیش او روزگار می ناید آرزویم کنار او چه شود؟ کارزو در کنار می ناید دل من کز قرار خویش برفت دیر شب برقرار می ناید مکن، ای دوست، ذکر صبر به عشق که مرا استوار می ناید خسروا، گرد عشق می گردی مگرت جان به کار می ناید امیر خسرو دهلوی