امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۶۶: عشقت خبر ز عالم بیهوشی آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشقت خبر ز عالم بیهوشی آورد اهل صلاح را به قدح نوشی آورد رخسار تو که توبه صد پارسا شکست نزدیک شد که رو به سیه پوشی آورد شوق تو شحنه ایست که سلطان عقل را موی جبین گرفته به چاوشی آورد مردن به تیغ تو چو به کوشش میسر است مرده ست آنکه میل به کم کوشی آورد گفتم که زان لب از پی دیوانه شربتی گفت «این مفرحی ست که بیهوشی آورد» من ناتوان ز یاد کسی گشتم، ای طبیب آن دارویم بده که فراموشی آورد خسرو، اگر فسون پری نیست در سرت چشم از فسون بپوش که مدهوشی آورد امیر خسرو دهلوی