امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۸۵: هر که را با تو سر و کاری بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که را با تو سر و کاری بود جان نباشد در رهش خاری بود دل که در وی زندگی عشق نیست دل نشاید گفت، مرداری بود خفتگان از زندگی آگه نیند زنده بودن کار بیداری بود عاشقی نبود تقاضای وصال بهر نفس خویش پیکاری بود از شراب ما، اگر یابد خبر محتسب شاگرد خماری بود پیش خویشم کش که باری از رخت کشته ای را روز بازاری بود بر بساط ناز شب غافل مخسپ بو که پیش در گرفتاری بود گویمت خواهی چو خسرو بنده ای قسمتم از تو همین، آری، بود امیر خسرو دهلوی