امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۵۳: ای که از خاک درت دیده منور گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که از خاک درت دیده منور گردد وصف روحت چو کنم، روح معطر گردد دیده در زیر قدمهات نمی گرید، از آن که مبادا کف پای تو به خون تر گردد گوش بگرفت، چو بشنید رقیبت سخنم گوش ابلیس چو قرآن شنود کر گردد ناوکی بر دل ریشم فگن، ای دیده من تا بود ریش درونم به برون سر گردد ای بسا جان به سر کوی تو شد خون و هنوز می رود تا به سر کوی تو محشر گردد سازمش خون و به پیش سگت اندازم، اگر بی جراحت ز سر کوی تو دل برگردد اشک خسرو همه از خون جگر ساخته است از قدمهات چو ریزم، همه گوهر گردد امیر خسرو دهلوی