امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۷۲: هر شبم جان بر لب آید، ناله زار آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر شبم جان بر لب آید، ناله زار آورد تا کدامین باد بویی زان جفا کار آورد رفت آن شوخ و دل خون گشته را با خود ببرد عاقبت روزی همان خونش گرفتار آورد دوستان، من کی هوس دارم به نالیدن، ولی درد چون در سینه باشد، ناله زار آورد آرزومندان به آب دیده معذورند، از آنک فرقت روی عزیزان گریه بسیار آورد بو که بزیم باد را گویید تا بهر خورش پاره ای خاک از برای جان افگار آورد صد گله دارم، ولی آن رو چو آید در نظر کیست کان ساعت زبانم را به گفتار آورد؟ غمزه خونریز تو مر زاهد صد ساله را موی پیشانی گرفته سوی خمار آورد شب ز می توبه کنم از بیم ناز شاهدان بامدادم روی ساقی باز در کار آورد زین دل خودکام کار من به رسوایی کشید خسروا، فرمان دل بردن همین بار آورد امیر خسرو دهلوی