امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۵۷: غمزه هایی کرد چشمش با دل این نامراد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غمزه هایی کرد چشمش با دل این نامراد باز از دال دو زلفم آن الف قد داد یاد گفته بودم عمرهای اعتمادم با تو بود این زمان دانستم، ای جان، نیست بر عمر اعتماد حرف میم آمد دهانت، هست الف انگشت تو جز تو کس بر ما چرا انگشت نتواند نهاد؟ با نسیم صبح دادم دل که بر در پیش او داد بلبل در هوای گلبنی دل را به یاد از رخت جان پروری آموخت لعلت، آفرین شد درین فن عاقبت شاگرد بهتر ز اوستاد جان خسرو هست چشم و غمزه عاشق کشش عشق جان بازیست، یاران و عزیزان، خیر باد! امیر خسرو دهلوی